مراجعه به متن

‏«ورزش‌های خطرناک» آیا ارزش دارد جانمان را به خطر بیندازیم؟‏

‏«ورزش‌های خطرناک» آیا ارزش دارد جانمان را به خطر بیندازیم؟‏

دیدگاه کتاب مقدّس

‏«ورزش‌های خطرناک» آیا ارزش دارد جانمان را به خطر بیندازیم؟‏

‏«امروزه خیلی‌ها دیگر راضی نیستند فقط تماشاچی ورزش باشند،‏ بلکه ماجراجو هستند و می‌خواهند خودشان هیجان پرش از هواپیما با چتر،‏ قایق‌رانی در آب‌های خروشان یا غواصی در دریاهای پر از کوسه را بچشند.‏»‏‏—‏روزنامهٔ ویلو گِلِن

همان طور که در روزنامهٔ فوق آمده است،‏ ورزش‌های خطرناک یا افراطی بسیار رواج پیدا کرده است؛‏ یعنی ورزش‌هایی که عنصر اصلی آن‌ها خطر است،‏ مثل چتربازی،‏ یخ‌نوردی،‏ پرواز با هواپیمای سبک و بدون موتور و بِیس‌جامپینگ.‏ * خیلی‌ها می‌خواهند هر طور که شده و به هر قیمتی که شده رکوردها را از آنِ خودشان کنند،‏ مثلاً هدفشان این است که به بلندترین کوه‌ها صعود کنند،‏ یا در امتداد خطرناک‌ترین پرتگاه‌ها دوچرخه‌سواری کنند.‏ یک مجلّهٔ بین‌المللی دلیل این که میلیون‌ها نفر شیفتهٔ ورزش‌های خطرناک شده‌اند را این طور بیان کرده است:‏ «آن‌ها خودشان را مثل جنگجویی می‌دانند که با مهارت بر خطر و ترس غالب می‌آیند و برایشان مهم نیست که جانشان را به خطر اندازند.‏»‏

اما شرکت در ورزش‌های خطرناک برای خیلی‌ها بسیار گران تمام شده است.‏ آن‌ها ورزش‌های معمولی را هم با سرعت‌های بالا و در موقعیت‌های خطرناک انجام می‌دهند و به شکلی فجیع مصدوم می‌شوند.‏ در سال ۱۹۹۷ در آمریکا تعداد بی‌سابقه‌ای به دلیل اسکیت‌بوردینگ،‏ اسکی و کوه‌نوردی،‏ در بیمارستان بستری شدند.‏ علاوه بر این،‏ هر سال تعداد بیشتری جانشان را به خاطر شرکت در ورزش‌های خطرناک از دست می‌دهند.‏ طرفداران این ورزش‌ها اغلب از این خطرها آگاهند.‏ یکی از آن‌ها چنین می‌گوید:‏ «من می‌دانم که هر لحظه ممکن است بمیرم.‏» یکی دیگر می‌گوید:‏ «اگر هنوز مصدوم نشدی یعنی باید بیشتر تلاش کنی.‏»‏

با توجه به نکاتی که تا اینجا بررسی شد،‏ آیا درست است که ما پرستندگان یَهُوَه در این نوع ورزش‌ها شرکت کنیم؟‏ اصول کتاب مقدّس چطور در این زمینه به ما کمک می‌کند؟‏ برای جواب به این سؤال‌ها بیایید ببینیم که یَهُوَه خدا چه دیدی نسبت به جان و زندگی دارد.‏

دید خدا نسبت به جان و زندگی

کتاب مقدّس می‌گوید که یَهُوَه سرچشمهٔ زندگی است.‏ (‏مزمور ۳۶:‏۹‏)‏ او ما انسان‌ها را طوری آفرید که بتوانیم از زندگی لذّت ببریم.‏ (‏مزمور ۱۳۹:‏۱۴؛‏ اعمال ۱۴:‏۱۶،‏ ۱۷؛‏ ۱۷:‏۲۴-‏۲۸‏)‏ بنابراین یَهُوَه می‌خواهد ما برای زندگی‌مان که او به عنوان هدیه به ما بخشیده است ارزش قائل باشیم.‏ بررسی قوانین و اصولی که به قوم اسرائیل داده شد به ما کمک می‌کند تا این موضوع را بهتر درک کنیم.‏

طبق شریعت موسی،‏ هر کس موظف بود که به فکر ایمنی و محافظت همنوعش باشد.‏ اگر کسی در این زمینه کوتاهی می‌کرد و شخص دیگری جانش را از دست می‌داد،‏ خون به گردن آن کسی بود که کوتاهی کرد و مانع مرگ همنوعش نشد.‏ برای مثال،‏ اگر کسی می‌خواست خانه‌ای بسازد،‏ باید دیواری کوتاه دورتادور پشت‌بام خانه‌اش می‌ساخت.‏ اگر این کار را نمی‌کرد و بعداً کسی از پشت‌بام خانه‌اش می‌افتاد و می‌مرد،‏ او مسئول مرگش می‌شد.‏ (‏تَثنیه ۲۲:‏۸‏)‏ اگر گاوی به مرد یا زنی شاخ می‌زد و او را می‌کشت،‏ معمولاً صاحب گاو بی‌گناه شمرده می‌شد.‏ اما اگر آن گاو قبلاً سابقهٔ شاخ‌زنی داشت و صاحبش هم از موضوع باخبر بود،‏ ولی گاو را نبسته بود،‏ در آن صورت صاحب گاو خون به گردن داشت و باید کشته می‌شد.‏ (‏خروج ۲۱:‏۲۸،‏ ۲۹‏)‏ پس به چه نتیجه‌ای می‌رسیم؟‏ این که قوانین یَهُوَه نشان می‌دهد که او برای حیات و زندگی ارزش فراوانی قائل است.‏

خادمان وفادار خدا می‌دانستند که نباید جانشان را بی‌جهت در معرض خطر قرار دهند.‏ در یکی از گزارشات کتاب مقدّس داوود پادشاه گفت:‏ «ای کاش کسی از چاه بِیت‌لِحِم در کنار دروازه،‏ جرعه‌ای آب به من می‌داد تا بنوشم!‏» در آن زمان بِیت‌لِحِم زیر سلطهٔ فلسطینی‌ها بود.‏ وقتی سه نفر از سربازان داوود درخواست او را شنیدند،‏ فوراً به اردوگاه فلسطینی‌ها رخنه کردند و از چاه بِیت‌لِحِم مقداری آب کشیدند و آن را برای داوود آوردند.‏ واکنش داوود چه بود؟‏ او آب را نخورد و آن را بر زمین ریخت!‏ او گفت:‏ «در حضور خدایم،‏ حاشا از من که چنین کنم.‏ آیا خون این مردان را بنوشم که جان خود را به خطر انداختند؟‏ زیرا با به خطر افکندن جان خود،‏ آن را آوردند.‏» (‏۱تواریخ ۱۱:‏۱۷-‏۱۹‏)‏ داوود به‌خوبی می‌دانست که اگر کسی جانش را برای خواسته‌های خود به خطر بیندازد،‏ کارش از دید خدا کاملاً اشتباه است.‏

عیسی هم نمونهٔ خوبی برای ماست.‏ شیطان او را به چالش کشید و احتمالاً در رؤیایی گفت که خودش را از بالای دیوار معبد پایین بیندازد تا ببیند که آیا فرشته‌ها به کمکش می‌آیند یا نه.‏ اما عیسی به او چنین جواب داد:‏ «نباید یَهُوَه خدای خود را بیازمایی.‏» (‏مَتّی ۴:‏۵-‏۷‏)‏ بنابراین هم داوود و هم عیسی می‌دانستند که اگر بی‌جهت زندگی‌مان را در معرض خطر بیندازیم،‏ کارمان از دید خدا کاملاً اشتباه است.‏

با توجه به مطالب این مقاله،‏ شاید از خودمان بپرسیم،‏ «از کجا می‌توانم تشخیص بدهم که کدام ورزش‌ها افراطی یا خطرناکند؟‏ ممکن است حتی یک ورزش معمولی با سرعت‌های بیش از حد و خطرناک انجام شود.‏ پس آیا انجام این ورزش‌ها هم از دید خدا اشتباه است؟‏»‏

ریسک و خطر آن را بسنجید

برای این که بتوانیم در انتخاب ورزش‌ها تصمیم درست بگیریم باید صادقانه از خودمان بپرسیم:‏ «میزان آسیب دیدن در این ورزش چقدر است؟‏ آیا برای این که آسیب نبینم،‏ لباس یا وسایل ایمنی لازم را دارم؟‏ اگر اتفاقی بیفتد،‏ آیا احتمال آسیب جدّی یا مرگ وجود دارد؟‏»‏

اگر به خاطر تفریح جانمان را به خطر بیندازیم،‏ رابطه‌مان با یَهُوَه صدمه می‌بیند و برای انجام وظایف خاصّی در جماعت واجد شرایط نخواهیم بود.‏ (‏۱تیموتائوس ۳:‏۲،‏ ۸-‏۱۰؛‏ ۴:‏۱۲؛‏ تیتوس ۲:‏۶-‏۸‏)‏ کاملاً واضح است که ما پرستندگان یَهُوَه باید در انتخاب ورزش برای جان و زندگی ارزش زیادی قائل باشیم،‏ درست همان طور که آفریدگارمان برای جان و زندگی ارزش قائل است.‏

‏[پاورقی]‏

^ بند 4 بِیس‌جامپینگ (Base Jumping) به ورزش پریدن با لباس بالدار یا با چتر از روی یک سازهٔ ثابت یا صخره گفته می‌شود.‏ ریسک و میزان مرگ و میر در این ورزش بسیار بالاست تا حدّی که یکی از پرخطرترین ورزش‌ها به شمار می‌رود.‏ بِیس‌جامپینگ در بعضی نقاط دنیا ممنوع و غیرقانونی است.‏