فکرشو بکُن
۱. زندگی پر از سختیه،
داره بیشتر میشه رَنجام
تو خیالم میبینم اما،
که وعدهها شده انجام
فکرشو بکن، دردی نَمونه
وقتی هرکس دوباره جَوونه
فکرشو بکن، هر روز صبح تو میگی
«ممنون از این دنیایِ جدید، این زندگی»
۲. هیچوقت من صدایی نشنیدم
داره کمتر میشه دیدَم
فکر کن وقتی با نغمهٔ ساز
موسیقی رو بِشنَوم باز
فکرشو بکن، دردی نَمونه
وقتی هرکس دوباره جَوونه
فکرشو بکن، هر روز صبح تو میگی
«ممنون از این دنیایِ جدید، این زندگی»
اگه سُستن پاهام و ناتوان
یه روز اما میدُوَم شادان
فکرشو بکن، دردی نَمونه
وقتی هرکس دوباره جَوونه
فکرشو بکن، وقتی رقص و شادیمون
تا ابد لذّت میده بهمون
فکرشو بکن، دردی نَمونه
وقتی هرکس دوباره جَوونه
فکرشو بکن، هر روز صبح تو میگی
«ممنونم من از این زندگی»