بخش ۳
توصیههایی مفید برای بهبود زندگی
تصوّر کنید که پزشک جدیدی در منطقهٔ شما شروع به کار کرده است. شاید در ابتدا به او اطمینان نداشته باشید، اما اگر تعدادی از دوستانتان به او مراجعه کرده و سلامتی آنان به نحو چشمگیری بهبود یافته باشد، آیا شما نیز در فکر مراجعه به آن پزشک نخواهید افتاد؟
کتاب مقدّس را میتوان از بعضی جهات به این پزشک تشبیه کرد. برخی اشخاص از مراجعه کردن به کتاب مقدّس بیمناک و هراسانند، اما زمانی که به توصیههای حکیمانهٔ آن عمل میکنند، زندگی آنان به نحو چشمگیری بهبود مییابد. در ادامه به چند نمونه اشاره میکنیم.
حل مشکلات زندگی مشترک
خانمی با به یاد آوردن ابتدای ازدواج خود، چنین میگوید: «احساس میکردم که شوهرم نسبت به من بیتوجه و بیاعتناست. آنقدر جان به لب و کلافه میشدم که خیلی وقتها با جیغ و فریاد هر چه به دهانم میآمد به او میگفتم و هر چه دم دستم بود به طرفش پرت میکردم. حتی گاهی کار به جایی میرسید که روی او دست بلند میکردم. بعضی وقتها از شدّت عصبانیت و آشفتگی از حال میرفتم.»
«وقتی شوهرم شروع به یادگیری کتاب مقدّس کرد، او را مسخره میکردم. اما بدون این که او بداند از اتاق بغلی به درسهایی که داده میشد، گوش میدادم. یک روز این آیهها را شنیدم: «ای زنها، طوری از شوهران خود اطاعت کنید که از خداوند اطاعت میکنید. . . . هر زنی نیز باید شوهرش را محترم بشمارد.» a شنیدن این آیات مرا به خود آورد. از خدا خواستم که مرا به خاطر بدرفتاری با شوهرم ببخشد و دعا کردم که به من کمک کند تا همسر بهتری بشوم. کمی بعد من و شوهرم با هم به یادگیری کتاب مقدّس ادامه دادیم.»
در کتاب مقدّس همچنین آمده است: «شوهران باید همسران خود را همچون بدن خویش محبت کنند.» b آن خانم در ادامه میگوید: «یادگیری این تعالیم بر روی هر دوی ما تأثیر خوبی گذاشت. وقتی شوهرم از سر کار به خانه میآمد، برایش چای میآوردم و به نرمی و مهربانی با او صحبت میکردم. او هم به نوبهٔ خود، توجه و محبت بیشتری به من نشان میداد و در کارهای خانه کمکم میکرد. هر دوی ما سعی میکردیم ‹با یکدیگر مهربان و دلسوز باشیم و یکدیگر را ببخشیم.› c در نتیجه علاقه و احترام ما نسبت به همدیگر روزبهروز عمیقتر میشد. در حال حاضر ۴۰ سال است که زوجی خوشبخت هستیم. در واقع به کار گرفتن پندهای حکیمانهٔ کتاب مقدّس بود که ازدواج ما را از خطر فروپاشی نجات داد.»
کنترل عصبانیت
مردی در مورد تغییر شخصیتش چنین میگوید: «من خیلی زود عصبانی میشدم و از کوره در میرفتم. به خاطر همین، با دیگران درگیریهای زیادی داشتم و اغلب روی مردم اسلحه میکشیدم. با خشم همسرم را کتک زده و او را به زمین میانداختم. خیلیها از من میترسیدند.
«یک روز این گفتهٔ عیسی را خواندم: ‹حکمی تازه به شما میدهم، و آن این که یکدیگر را محبت کنید. همانگونه که من شما را محبت کردم.› d این حرف، روی من خیلی تأثیر گذاشت و تصمیم گرفتم اخلاق و رفتارم را عوض کنم. به محض احساس عصبانیت، دعا میکردم که خدا به من کمک کند تا آرام بگیرم و چیزی نمیگذشت که عصبانیتم فروکش میکرد. من و همسرم به توصیهٔ کلام خدا که میگوید: ‹مگذارید روزتان در خشم بهسر رسد، و ابلیس را مجال ندهید› e عمل میکردیم. ما هر شب با هم کتاب مقدّس را میخواندیم و دعا میکردیم. این کار فشارهای عصبی را که در طی روز به وجود آمده بود، از بین میبُرد و ما را به هم نزدیکتر میکرد.
«حالا دیگر همه مرا به عنوان مرد آرامی میشناسند و همسر و فرزندانم مرا دوست دارند و برایم احترام قائلند. همچنین، دوستان زیادی دارم و خودم را به خدا نزدیک حس میکنم. حالا میتوانم بگویم که واقعاً مرد شاد و خوشبختی هستم.»
غلبه بر اعتیاد
مردی در مورد دوران جوانی خود میگوید: «من با یک دسته جوان تبهکار میپریدم. خیلی سیگار میکشیدم و بیشترِ شبها را در حالی که از شدّت مستی از پا افتاده بودم، گوشهٔ خیابانها میگذراندم. مواد مخدّری مثل ماریجوانا و قرص اِکس را برای مصرف و فروش زیر جلیقهٔ ضدّگلولهام قایم میکردم. هر چند رفتار و ظاهری خشن و سرسخت داشتم، اما همیشه با ترس و وحشت زندگی میکردم.
f زندگی آرام و طولانی، آرزوی قلبی من بود! در ضمن در آیهٔ دیگری خواندم: ‹ای عزیزان، این وعدهها به ما داده شده است، پس ما چقدر باید خود را از هر چیزی که جسم و جان ما را آلوده میسازد پاک کنیم و با خداترسی خود را کاملاً مقدّس سازیم.› g به همین دلیل، مواد مخدّر و رفیق بد را کنار گذاشتم و خدمت به خدا را شروع کردم.
«تا این که یک نفر این آیه را در کتاب مقدّس به من نشان داد: ‹ای پسر من، تعلیم مرا فراموش مکن . . . زیرا که طول ایّام و سالهای حیات و سلامتی را برای تو خواهد افزود.›«الآن بیش از ۱۷ سال است که از شرّ اعتیاد خلاص شدهام و خوشحالم که بدنی سالم، خانوادهای سعادتمند، دوستانی خوب و وجدانی آرام دارم. حالا به جای آن که شبها از شدّت مستی گوشهٔ خیابانها بیفتم، در تختخواب خودم با آرامش میخوابم.»
غلبه بر تبعیض نژادی
مردی که در نوجوانی مرتکب جرم و جنایت بسیاری شده بود، نقل میکند: «بیشتر قربانیان خشونتهای من، از یک اقلیت نژادی بودند که از آنها تنفر داشتم.
«با گذشت زمان، به جستجو در بارهٔ خدا پرداختم. نتیجهٔ این جستجو برخورد با گروهی بود که دور هم جمع میشدند و کتاب مقدّس را مطالعه میکردند. در این گروه افرادی از همان نژادی که از آنها متنفر بودم، با خوشرویی به استقبال من آمدند! همچنین دیدم که چگونه در این گروه افراد نژادهای مختلف با آزادی و شادیِ تمام در کنار یکدیگر هستند. خیلی تعجب کردم! آنجا بود که معنی واقعی این آیه را فهمیدم که میگوید: ‹خدا هیچ تبعیضی قایل نمیشود و هرکس از هر ملّتی که خداترس و نیکوکار باشد، مقبول خداست.› h
«امروز دیگر در قلبم از آن نفرت عمیق خبری نیست. بعضی از بهترین دوستانم جزء همان نژادی هستند که روزی از آنها متنفر بودم. خدا از طریق کتاب مقدّس ابراز محبت را به من آموخت.»
ترک خشونت
مرد دیگری، سرگذشت خود را چنین توضیح میدهد: «در نوجوانی سه مرتبه به زندان افتادم، دو بار به جرم سرقت و یک بار به جرم حملهٔ بیرحمانه با چاقو. بعد عضو یک گروه شورشگر شدم و خیلیها را
کشتم. وقتی شورش به پایان رسید، سردستهٔ یک عده باجگیر شدم. آدم خیلی خشن و خطرناکی بودم و محافظانم همه جا با من بودند.«تا این که یک روز، این آیهها را خواندم: ‹محبت بردبار و مهربان است؛ محبت حسد نمیبرد؛ محبت فخر نمیفروشد و کبر و غرور ندارد. رفتار ناشایسته ندارد و نفع خود را نمیجوید؛ به آسانی خشمگین نمیشود و کینه به دل نمیگیرد.› i این سخنان به دلم نشست. به منطقهٔ جدیدی نقل مکان کردم، شروع به مطالعهٔ کتاب مقدّس کردم و توصیههای آن را در زندگی به کار گرفتم.
«حالا دیگر آن مرد خشن نیستم. مردم برای من به عنوان معلّم کلام خدا، احترام قائلند و زندگیام مسیر و هدف صحیحی پیدا کرده است.»
کلام خدا مؤثر است
این نمونهها و تعداد بیشماری دیگر، ثابت میکنند که «کلام خدا زنده و مؤثر است.» j توصیههای کلام خدا ساده، قابل اجرا و مفید است.
آیا کتاب مقدّس به شما نیز میتواند کمک کند؟ بله، فرقی نمیکند که در زندگی با چه مشکلات و مصایبی روبرو باشید، زیرا «تمام کتاب مقدّس از الهام خداست و برای تعلیم حقیقت، سرزنش خطا، اصلاح معایب و پرورش ما در نیکی مطلق مفید است تا مرد خدا برای هر کار نیکو کاملاً آماده و مجهّز باشد.» k
پس بیایید برخی از تعالیم اساسی و پایهای کتاب مقدّس را بررسی کنیم.
a اِفِسُسیان ۵:۲۲، ۳۳، مژ.
g ۲قُرِنتیان ۷:۱، مژ.
h اَعمال ۱۰:۳۴، ۳۵، مژ.
k ۲تیموتائوس ۳:۱۶، ۱۷، مژ.